کد مطلب:95244 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:254
چنانكه می دانیم، یكی از وجهه های عالی و دور پرواز ادبیات اسلامی، (چه در عربی و چه در فارسی) وجهه روابط عابدانه و عاشقانه انسان است با ذات احدیت. اندیشه های نازك و ظریفی به عنوان خطابه، دعا، تمثیل، كنایه، به صورت نثر و یا نظم در این زمینه به وجود آمده است كه راستی تحسین آمیز و اعجاب انگیز است. با مقایسه با اندیشه های ما قبل اسلام در قلمرو كشورهای اسلامی می توان فهمید كه اسلام چه جهش عظیمی در اندیشه ها در جهت عمق و وسعت و لطف و رقت به وجود آورده است، اسلام از مردمی كه بت یا انسان و یا آتش را می پرستیدند و بر اثر كوتاهی اندیشه مجسمه های ساخته دست خود را معبود خود قرار می دادند و یا خدای لایزال را در حد پدر یك انسان تنزل می دادند و احیانا پدر و پسر را یكی می دانستند و یا رسما اهورامزدا را مجسم می دانستند [صفحه 99] و مجسمه اش را همه جا نصب می كردند، مردمی ساخت كه مجردترین معانی و رقیقترین اندیشه ها و لطیف ترین افكار و عالیترین تصورات را در مغز خود جای دادند. چطور شد كه یك مرتبه اندیشه ها عوض شد، منطق ها تغییر كرد، افكار اوج گرفت، احساسات رقت یافت و متعالی شد و ارزشها دگرگون گشت؟ سبعه معلقه و نهج البلاغه دو نسل متوالی هستند. هر دو نسل نمونه فصاحت و بلاغت اند، اما از نظر محتوی تفاوت از زمین تا آسمان است. در آن یكی هر چه هست وصف اسب است و نیزه و شتر و شبیخون و چشم و ابرو و معاشقه و مدح و هجو افراد، 85 و در این یكی عالیترین مفاهیم انسانی. اكنون برای اینكه نوع تلقی نهج البلاغه از عبادت روشن شود به ذكر نمونه هائی از كلمات علی می پردازیم و سخن خود را با جمله ای آغاز می كنیم كه درباره تفاوت تلقیهای مردم از عبادت گفته شده است.
تلقی نهج البلاغه از عبادت چگونه است؟ تلقی نهج البلاغه از عبادت، تلقی عارفانه است، بلكه سرچشمه و الهام بخش تلقی های عارفانه از عبادتها در جهان اسلام، پس از قرآن مجید و سنت رسول اكرم، كلمات علی و عبادتهای عارفانه علی است.
صفحه 99.